بیایید اسیرای خاک...
بیاد اسیرای خاک...
روز مرگم ، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مسـت و خراب از مـی انـگور کنیـد....
...برای ادامه به ادامه مطلب مراجعه کنید...
مزد غـسـال مرا سیـر شـرابــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید
بر مزارم مـگـذاریــد بـیـاید واعـظ
پـیـر میخانه بخواند غـزلـی از حــافـظ
جای تلقـیـن به بالای سرم دف بـزنیـد
شاهدی رقص کند جمله شما کـف بزنید
روز مرگـم وسط سینه من چـاک زنیـد
اندرون دل من یک قـلمه تـاک زنـیــد
روی قبـرم بنویـسید وفـادار برفـت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفـت